گمانم اشک من پایان ندارد / دل دریادلان سامان ندارد
بریز اشک صداقت بر نگاهت / که خنده بر لبانم جا ندارد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
وقت رفتن چشمهایت را تماشا می کنم. غصه هارا می کشم در خویش و حاشا می کنم
آسمان بغضش شکست از خلوت سنگین من. زیر باران ، خاطراتت را تماشا می کنم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
برای چشمان عاشقت نامه ی پست میکنم / همیشه آن تبسمی که میل توست میکنم
غم شکستن من و تو هم تمام میشود / فکر راه را نکن، خودم درست میکنم