مچاله کن ، بشکن ، بند بزن ، خط بزن ، خلاصه راحت باش …
ارث پدرت
نیست ، دل تنهای من است !!!
*
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
از این بابت دلم شاد است
که گاهی میکنی یادم
*
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بیـــا برای یکــبار هــم که شـــده… دست به خلاف بزنیـم…!
من
اندوه تـــو را مـــی دزدم…! تو تنهـایـی مـرا…!!
سالها بگذشته از میلاد من / کی یکی مردانه باشد یاد من
منو یک تنهایی و یک شمع روشن / خدایا نکند باد بیاید
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
هیچگاه
عشق به همدم را پاینده مپندار و از روزی که دل می بندی این نیرو را نیز در
خویش بیافرین که اگر تنهایت گذاشت نشکنی و اگر شکستی باز هم نا امید نشو ،
چرا که آرام جان دیگری در راه است . (ارد بزرگ)
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
این همه تنهایی برام زیاده / نذار که از دست خودم خسته شم
نذار با این تنهایی خو بگیرم / کاشکی نمیشد به تو وابسته شم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دردفترخاطراتم نوشتم عشق زیباست / معلم دفتررادیدگفت:این رویاست!
گفتم:معلم توازعشق چیزی میدانی؟ / گفت:درعالم عشق عاشق همیشه تنهاست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
در تمام عمرم جز تنهایی و تفکر و غم و عشق ، سرگرمی ای نداشته ام !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
پناهم
می دهی امشب ؟ میان آب و گل رقصان ، میان خار و گل خندان در آن آغوش
نورانی ، پناهم می دهی امشب ؟ دل و دین در کف یغما و من تنها در این هنگام
روحانی ، پناهم می دهی امشب
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
چه
کسی می داند که تو در پیله ی تنهایی خود تنهایی ؟ چه کسی می داند که تو در
حسرت یک روزنه در فردایی ؟ پیله ات را بگشا تو به اندازه ی یک پروانه
زیبایی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تحمل تنهایی از گدایی دوست داشتن آسانتر است ، تحمل اندوه از گدایی همه ی شادی ها آسانتر است
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست / محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست
از تو تا ما سخن عشق همان است که رفت / که در این وصف زبان دگری گویا نیست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اگه با تنهایی و غم تموم بشه عمرم بدون که تو رو فراموش نمیکنم عمرا
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اگه یه وقت تنها شدی اینو بدون که خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تنهایی
دردناک است ، اما در سکوت و تنهایی است که همه چیز شکل میگیرد و در زندگی
ما لحظه هایی هست که تنها کار ما باید انتظار کشیدن باشد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
جان غمگین،تن سوزان،دل شیدا دارم / آنچه شایسته عشق است مهیا دارم
سوزدل،خون جگر،آتش غم،درد فراق / چه بلاها که زعشقت من تنها دارم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
مینویسم نامه و روزی از اینجا میروم / با خیال او ولی تنهای تنها میروم
در جوابم شاید او حتی نگوید کیستی / شاید او حتی بگوید لایق من نیستی
مینویسم من که عمری با خیالت زیستم / گاهی از من یاد کن ، حالا که دیگر نیستم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
مرا از خود رها کردی و رفتی / مرا انگه که تنها مانده بودم
ولی من باز هم هستم به یادت / اگر چه دور هستم از سرایت
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
با تو بودن همیشه پر معناست / بی تو روحم گرفته و تنهاست
با تو یک کاسه آب ، یک دریاست / بی تو دردم به وسعت صحراست